لیلاالسادات فندرسی، افسانه ادریسی، میثم موسائی،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
کاهش فقر به عنوان مهمترین هدف سیاستگذاری اجتماعی، جنبههای فراتر از اقتصاد و بازار را دربر میگیرد و ناظر به سویههای مختلف کیفیتزندگی است. در این مقاله به دنبال پاسخی برای این مسأله هستیم که احساسمحرومیتنسبی چه رابطهای با کیفیتزندگی دارد. جمعیت آماری را افراد ۱۸ سال به بالا که در سال۱۴۰۰ در شهر تهران ساکن بوده تشکیل دادهاند. روش تحقیق پیمایشی و اطّلاعات با تکنیک مصاحبه رودررو در قالب پرسشنامه، گردآوری شده است. حجم نمونه ۴۰۴ نفر و نمونهها به روش نمونهگیری احتمالی از نوع خوشهای سیستماتیک انتخاب شدهاند. برای داوری در باب فرضیات، از آزمون ضریبهمبستگی(پیرسون، اسپیرمن)، رگرسیون چندمتغیره و تحلیلمسیر استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که: با کاهش احساسمحرومیت نسبی شهروندان، کیفیتزندگی افزایش می یابد و بالعکس. در صورتی که با افزایش بهزیستی مادی، ارزشهای رفاهی، درآمد خانواده و طبقه اجتماعی شهروندان، کیفیتزندگی نیز افزایش می یابد. همچنین درآمد و پسانداز خانواده در دوران شیوع کووید ۱۹کاهش یافته است. پس می توان گفت: حق برخورداری از فرصت برابر، تأثیر مستقیم بر رفاه شهروندان دارد و این تأثیر از طریق ارائه خدمات یا درآمد است. از آنجایی که فقر و ناسلامتی دو روی یک سکهاند و فقر، خود محرومیت و نابرابری و ناامنی میآفریند، پس برابر دانستن افراد در مقابل قانون، ایجاد فرصتهای برابر برای همه در قالب توزیع امکانات و منابع بصورت یکسان، میتواند زمینه مناسبی را برای تحقق عدالت و افزایش کیفیتزندگی در جامعه فراهم آورد.